سه نکته کلیدی برای کوچینگ مدیران تا کوچ بهتری باشند

۱۴ بازديد

حتی به‌عنوان کسی که روز کاری خود را صرف مطالعه قدرت کوچینگ مؤثر بر تعامل کارکنان می‌کند، هنوز از خواندن نظرسنجی اخیر گالوپ شگفت‌زده‌ام که نشان می‌دهد تنها ۳۲ درصد از کارکنان آمریکایی پایبند به شغل خود هستند. یکی دیگر از مطالعات گالوپ نشان می‌دهد که ۵۱ درصد افراد موردبررسی در جستجوی شغل دیگری هستند.
نیازی به گفتن نیست که این اعداد ناامیدکننده‌اند، به‌خصوص با تمام منابع و تلاش‌هایی که برای استخدام کارکنان در طول یک دهه گذشته بکار رفته‌ است؛ اما خبر خوب هم هست. به‌عنوان یک کوچ‌ حرفه‌ای، با کوچینگ مدیران ‌خط مقدم برای اینکه بتوانند خود را بهتر هدایت کنند، می‌توان به سازمان‌ها کمک کرد تا مشارکت کارکنان را در یک مسیر پایدار و قدرتمند تقویت کنند.

بیزینس کوچینگ

به یک دلیل، اغلب شرکت‌ها میزان تأثیر مدیران‌ خط مقدم بر تعامل کارکنان و عملکرد را دست‌کم می‌گیرند. با توجه به «رویکرد سازمان بدون مدیر کار نمی‌کند»، طی گزارش انتشاریافته در نشریه گالوپ توسط براندون ریگونی و بیلی نلسون، مدیران حداقل ۷۰ درصد انحراف را در نمرات تعامل کارکنان در بخش‌های کسب‌وکار گزارش کرده‌اند. چطور چنین ارقام انباشته‌ای به وجود می‌آید؟ همان مطالعه نشان می‌دهد که تیم‌های مدیریت‌شده توسط مدیرانی که بر روی نقاط قوت تمرکز داشته‌اند، مشارکت ۶۱ درصدی را گزارش کرده‌اند درحالی‌که تیم‌های مدیریتی به رهبری مدیرانی که بر روی نقاط ضعف متمرکزشده‌اند تنها ۴۵ درصد بوده است. این امر منطقی به نظر می‌رسد، اما ضربه سهمگین اینجا است: وقتی مدیران کارکنان خود را نادیده می‌گیرند، تعامل تنها دو درصد کاهش می‌یابد.
یکی از مهم‌ترین، مهارت‌های رهبری برای توسعه مدیران، توانایی کوچینگ مؤثر است – ازجمله اینکه چگونه با کارکنان ارتباط برقرار کنیم و بهترین را از آن‌ها به‌صورت مداوم دریافت کنیم. بر اساس تجربه شخصی، سه استراتژی مدیریت عملکرد کارکنان وجود دارد که در تبدیل مدیران خط مقدم به کوچ‌های درجه‌یک، مؤثر واقع می‌شود.

آموزش کسب و کار در همدان

۱. به آن‌ها بیاموزید که خودآگاه باشند

هر چه بیشتر مدیران احساسات‌، ترس، اشتیاق، نقاط قوت و ضعف خود را دریابند، بهتر می‌توانند با دیگران همدل بوده و هدایتگر و ارائه‌کننده راه‌حل‌ها باشند. توانایی یک رهبر برای شناسایی، درک و مدیریت احساسات خود به روش مثبت می‌تواند تفکر و رفتار آن‌ها را هدایت کند تا تأثیر عمیقی بر کسانی بگذارد که آن‌ها را رهبری می‌کنند. مدیران باید تشویق شوند، قبل از اینکه واکنشی نشان دهند زمان را صرف درک و مفهوم‌سازی اطلاعات و موقعیت‌ها کنند. برخی از مدیران وقایع‌نگاری روزانه را شیوه‌ بسیار خوبی برای شروع تماس با ضمیر درونی خود می‌دانند.

۲. به آن‌ها کمک کنید که کارکنان خود را بشناسند

نیروی کار امروزه به‌طور فزاینده‌ای متنوع است و گروه‌های کاری طیف وسیعی از زمینه‌ها، فرهنگ‌ها و سنین را پوشش می‌دهند. این امر بر این واقعیت تأکید دارد که هیچ رویکرد ثابتی برای کوچینگ وجود ندارد، زیرا هر فرد نیازها و انتظارات متفاوتی درباره توسعه، یادگیری شغلی، پیشرفت شغلی و مدیریت عملکرد دارد – یک مدیر، بنابراین، باید بداند که هر فرد در گروه چه می‌خواهد.
این تنها به معنی گفتگو با کارکنان در بازبینی‌های عملکرد نیست، بلکه ایجاد مدیریت عملکرد به یک عادت مستمر است و ایجاد ارتباط مدیر و کارمند بر اساس ارتباطات باز و بازخورد معنی‌دار که به‌طور مرتب رخ می‌دهد. همچنین به این معنی است که در مورد اهداف و علایق بیرونی کارکنان سؤال شود؛ مدیر حتی ممکن است مهارت‌ها و استعدادهایی را کشف کند که خود کارکنان از آن آگاهی نداشته‌اند.
آگاهی ژرف از کارکنان همچنین به مدیران کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف فردی کارکنان خود را شناسایی و توسعه دهند و اینکه چطور آن‌ها در وظایف و مسئولیت‌های خاص مشارکت می‌کنند و کدام ابزارها و منابع می‌تواند مفید باشند.

مشاوره کسب و کار در همدان

۳. به آن‌ها کمک کنید کوچینگ را به‌عنوان یک خیابان دوطرفه ببینند

زمانی که مدیران شروع به توسعه مهارت‌های کوچینگ خود می‌کنند، آن‌ها می‌خواهند بدانند چه چیزی کار می‌کند و چه چیزی کار نمی‌کند. هم رهبران جدید و هم باتجربه به‌طور پیوسته نیاز به ارزیابی کردن و ارزیابی شدن مهارت‌های رهبری خود دارند. تشویق رهبران برای انجام فرآیندهای بازخورد ۳۶۰ درجه‌یک راه عالی برای شناسایی نقاط قوت و زمینه‌های قابل بهبود است. هر رهبر باید یک طرح رهبری در حال رشد داشته باشد و بازخورد ۳۶۰ درجه می‌تواند به ساخت این برنامه کمک کند.
رهبری قوی کلید موفقیت است.
رهبری قوی در تمام سطوح یک سازمان، یکی از ارکان کلیدی موفقیت است؛ اما تعداد کمی از مردم با مهارت‌های رهبری بزرگ به دنیا می‌آیند – اغلب، رهبران بزرگ ساخته می‌شوند. در بدو امر ممکن است این موضوع به‌طور دردناکی واضح به نظر برسد.
البته، افراد تمایل دارند که در انجام وظایف شغلی تعامل بیشتری داشته باشند، اگر برای مدیرانی کار کنند که از بهترین شیوه مدیریت عملکرد کارکنان پیروی کنند نه اینکه مدیرانی زورگو، سرزنشگر و انتقادکننده باشند؛ اما همان‌طور که اعداد نشان می‌دهند، مشخص می‌شود که مسئله پیچیده‌تر از این‌ها است.

طراحی سایت در همدان
سازمان‌ها نمی‌توانند بنشینند و امیدوار باشند که افراد به رهبران بزرگ بدل شوند. برای کوچ‌ها مهم است که مدیران را تقویت کنند که ابزار، منابع و توسعه لازم برای موفقیت از طریق منابع داخلی یا بیرونی به آن‌ها داده شود یا حداقل اینکه مدیران خود آن‌ها را مهیا کنند.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

قدرتمندترین مدیر دنیا | مشاوره کسب و کار در همدان

۱۴ بازديد

می‌خواهم این یادداشت را با این پرسش آغاز کنم که قدرتمندترین مدیر دنیا کیست؟ لطفاً قبل از اینکه به مطالعه این یادداشت ادامه دهید کمی به خودتان و این یادداشت فرصت بدهید و با تفکر بیشتری به این پرسش پاسخ دهید! شاید چیزی حدود دو دقیقه. تفکر شما بخشی از هدف این یادداشت است. احتمالاً فکر می‌کنید سؤال عجیبی از شما پرسیده شده، شاید هم پس از شنیدن این سؤال ذهنتان به سمت مدیران شرکت‌های بزرگ چندملیتی رفته و فکر می‌کنید قدرتمندترین مدیر دنیا، مدیر قدرتمندترین سازمان دنیا است! ممکن است به این فکر می‌کنید که قدرتمندترین مدیر دنیا کسی است که منابع گسترده‌ای در اختیار دارد و می‌تواند انتخاب‌های متعددی برای سرمایه‌گذاری داشته باشد و شاید موارد دیگر.

آموزش کسب و کار در همدان
روشن است که پاسخ‌های زیادی برای این پرسش وجود دارد (ممکن است به‌اندازه همه افرادی که این یادداشت را مطالعه می‌کنند). هرکدام از شما از زاویه نگاه خودتان به این پرسش جواب دادید و برای این پاسخ هم دلایل و شواهدی دارید که شما را متقاعد می‌سازد.
می‌خواهیم در این یادداشت از زاویه‌ای به این موضوع نگاه کنیم که نزدیک به نوع نگاه و طرز فکر کوچ‌ها است. این نوع نگاه می‌گوید: قدرتمندترین مدیر دنیا مدیری است که قدرتمندترین کارکنان دنیا را به‌عنوان یک تیم داشته باشد. حالا که با این نوع نگاه آشنا شدید لطفاً با همین نوع نگاه بگویید، قدرتمندترین کارکنان دنیا چه مشخصاتی دارند؟
همین ذهنیت و نوع نگاه می‌گوید: قدرتمندترین کارکنان دنیا افرادی هستند که برای رشد خود برنامه دارند، به اهداف و مطلوبیت‌هایشان آگاهی دارند، ارزش‌ها و باورهای خود و همکارانشان را می‌شناسند، خودشان را مسئول تغییر وضعیت موجود می‌دانند و برای رسیدن به وضع مطلوب حرکت و اقدام می‌کنند و به‌صورت مستمر توانایی‌ها و عملکرد خود را توسعه می‌دهند.
داشتن همچنین تیمی آرزوی هر مدیری است ولی نکته اساسی اینجاست که این تیم ساختنی است و پیدا کردنی نیست. یا به‌عبارت‌دیگر «نگرد، نیست، گشتیم، نبود!» و در مقابلش می‌توانیم بگوییم «بساز، می‌شود، ساختیم، شد» اما درواقع چه کسی مسئول ساختن همچنین تیمی است؟ پاسخ روشن است مدیر!
مشاوره کسب و کار در همدان
یکی از راه‌هایی که می‌توان از طریق آن هم‌چین تیمی ساخت، داشتن مهارت‌ها یا نوع نگاه یک کوچ است. با داشتن مهارت‌های کوچینگ به‌عنوان یک مدیر، علاوه بر اینکه تأثیرگذاری و قدرتتان را بیشتر می‌کنید یک تیم قدرتمند نیز در کنار خود خواهیم داشت.
از طرف دیگر آن روزها گذشت که مدیران فقط مدیر بودند و امروز انتظار می‌رود مدیران بیشتری تشویق شوند تا به‌عنوان رهبر تیمشان ایفای نقش کنند تا بتوانند تیم‌های خود را به‌طور مؤثرتری توسعه دهند. اینجا موضوع دیگری هم هست نه‌تنها کوچینگ به شما امکان می‌دهد که به‌عنوان یک رهبر رشد کنید بلکه در هنگام مصاحبه برای شغل جدید شما را به کاندیدای جذاب‌تری تبدیل می‌کند. چه کسی دوست ندارد قدرتمندترین مدیر دنیا را استخدام کند؟ مهارت‌های کوچینگ را به مجموعه مهارت‌های خود اضافه کنید هم مدیر قدرتمندتری هستید و به صدر لیست کاندیداها برای تصدی یک موقعیت شغلی خوب صعود کنید.
قبل از اینکه بگوییم کوچینگ چگونه به شما کمک می‌کند، لازم است کوچینگ را تعریف کنیم. فدراسیون بین‌المللی کوچینگ ICF کوچینگ را این‌گونه تعریف می‌کند:
کوچینگ نوعی شراکت مستمر بین کوچ و مراجعین است که کوچ از طریق به فکر فروکشیدن مراجع و بیدار کردن خلاقیت درونی او کمک می‌کند تا به نتایج مطلوب در زندگی شخصی یا حرفه‌ای خود برسند.
همچنین این نهاد در وب‌سایت خودش در مورد کوچ‌ها این‌گونه می‌گوید: «کوچ‌ها آموزش می‌بینند تا خوب بشنوند، مشاهده کنند و رویکرد خود را مطابق با نیازهای هر مراجع منحصربه‌فرد مطابقت دهند. آن‌ها به دنبال بیرون کشیدن راه‌حل‌ها و استراتژی‌ها از مراجع هستند. آن‌ها بر این باورند که مراجع به شکل ذاتی خلاق و کاردان است. وظیفه کوچ این است که امکان حمایت لازم برای ارتقای مهارت‌ها، منابع و خلاقیت را از درون مراجع فراهم آورد.»
کوچینگ چگونه به ما به‌عنوان یک مدیر کمک می‌کند؟ یا چگونه داشتن طرز فکر یک کوچ برای یک مدیر کمک می‌کند افرادی که با او کار می‌کنند عملکرد بهتری داشته باشند. بهتر است بدانیم کوچینگ در مورد تغییر است، تغییر به سمت نتایج بهتر و مطلوب‌تر، تغییر به سمت عملکرد بهتر و مدیریت این تغییر به عهده مدیران است.
چندی پیش موسسه سرمایه انسانی (Human Capital Institute) HCI و فدراسیون بین‌المللی کوچینگ ICF مطالعه‌ای در خصوص مدیریت تغییر و کوچینگ انجام داده است. در این تحقیقات، پاسخ‌دهندگان، فعالیت‌های مرتبط به کوچینگ (به‌عنوان‌مثال کوچینگ یک‌به‌یک، تیمی و گروه‌های کاری) را به‌عنوان کمک‌کننده‌ترین روش جهت دست‌یابی به اهداف مدیریت تغییر شناسایی کردند. فعالیت‌های مرتبط به کوچینگ کمک‌کننده‌تر از آموزش‌های حضوری و الکترونیکی دیده شدند.
همچنین یکی از بزرگ‌ترین مزایای کوچینگ دیگران این است که به شما امکان می‌دهد مهارت‌های مدیریتی خود را صیقل دهید. اینجا تکنیک‌ها و نکاتی وجود دارد که مدیرانی که مهارت‌های کوچینگ دارند از آن‌ها به‌خوبی استفاده می‌کنند تا بتوانند مدیران بهتری باشند. در این یادداشت پنج تکنیک که منطبق بر مهارت‌های یک کوچ است و می‌تواند به مدیران کمک کند را باهم مرور می‌کنیم. در کنار آن پس از معرفی هر تکنیک از شما دعوت می‌کنم به چند سؤال در مورد خودتان پاسخ دهید. برای پاسخ به این سؤال‌ها نیاز به اختصاص وقت زیادی ندارید، فقط کافی است چشمتان را از روی نوشته‌ها بردارید و کمی سکوت کنید و تعمق.

بیزینس کوچینگ

مهارت اول قدرتمندترین مدیر: مثل یک کوچ گوش کنید

یکی از مهم‌ترین مهارت‌های یک کوچ، توانایی گوش دادن به دیگران است. این مهم است که مدیران بدانند کوچینگ مربوط به کوچ نیست، بلکه مربوط به مواردی است که مراجع می‌خواهد. به همین ترتیب، برای ساختن مؤثرترین جلسات کوچینگ، باید روی آن‌ها تمرکز کرده و به افکار، نیازها و نگرانی‌های آن‌ها گوش فرا دهید.
در اینجا چند نکته در مورد گوش دادن فعالانه هست که باهم مرور می‌کنیم:
• تمرکز روی آن چیزی است که طرف مقابل می‌گوید نه آنچه شما می‌خواهید.
• در گفتگوها سعی کنید ارزش‌ها، باورها، اهداف مراجع را بشنوید.
• تفاوت‌های لحن صدا هیجانات حرکات بدن توجه کنید. (چه نمی‌گوید)
• آنچه را که شنیدید را با طرف مقابل چک کنید و معنی کلماتی که ممکن است بار معنایی متفاوت دارد را بپرسید.
سؤال‌های این بخش:
آلان که این یادداشت در مورد گوش دادن به سبک یک کوچ را خواندید در مورد خودتان و نحوه گوش دادن چه فکر می‌کنید؟
چه اقداماتی هست که باید انجام دهید تا فعالانه‌تر گوش کنید؟

مهارت دوم قدرتمندترین مدیر: مثل یک کوچ بپرسید

یکی از مهم‌ترین ابزارهای یک کوچ برای کمک به شفاف‌سازی فکر و خواسته مراجع و حل مشکلاتش پرسیدن سؤال‌های مؤثر است. پرسیدن سؤال،¬ به مراجع کمک می‌کند تا عمیق‌تر به تفکر پرداخته، افکار خود را واضح‌تر از گذشته ببیند و ایده‌های بیشتری را برای حل مسئله و چالش خود بیابد.
پرسیدن سؤال‌های قدرتمند منجر به ایجاد فرآیندی از منطق، دلیل و درک در فرد پاسخ‌دهنده می‌شود. اگر فرآیند پرسش کردن به پاسخی منجر شود، می‌توان با بررسی آن پاسخ از حقایق بیشتری پرده برداشت و یا حتی ممکن است پاسخ‌ها منجر به ایجاد سؤال‌های جدیدی گردند.
برخی از اوقات به مخاطبین خود فرصت کافی برای فکر کردن و پاسخ دادن نمی‌دهیم؛ بسیاری از ما در هر جایگاه و حرفه‌ای که هستیم، عادت به مکث کردن و فرصت دادن به مخاطب خود را نداریم؛ همچنین عادت کرده‌ایم که به سؤال‌ها پاسخ سریع بدهیم تا اینکه پاسخی فکر شده و نمی‌خواهیم ریسک اینکه اصلاً شنیده نشویم را نماییم؛ بنابراین بهتر است که به‌عنوان یک کوچ در جلسات، به مراجعین خود این اطمینان خاطر را بدهیم که فرصتی را که برای پاسخگویی نیاز دارند را در اختیارشان قرار خواهیم داد تا در زمان‌هایی که به فکر کردن اختصاص می‌دهند
از دیدگاهی دیگر می‌توان سؤال‌ها را به دودسته سؤال‌های بسته و سؤال‌های باز تقسیم کرد. آن دسته از پرسش‌هایی که پاسخ‌های محدودی دارند و معمولاً پاسخشان «بله» یا «خیر» است، جزو سؤال‌های بسته محسوب می‌شوند و سؤال‌هایی که پاسخ آن‌ها به تفکر و تشریح نیاز دارد سؤال‌های باز هستند. سؤال‌های باز کمک می‌کنند که بیشترین اطلاعات ممکن را از فرد پاسخ‌دهنده دریافت نماییم و به او بیشترین فرصت را برای پاسخگویی بدهیم.
در زیر چند نکته کاربردی در مورد پرسیدن سؤال‌های قدرتمند ارائه‌شده است:
سؤالاتی بپرسید که نشان می‌دهد فعالانه گوش دادید و به دیدگاه و نظرات گوینده اهمیت می‌دهید
سؤالاتی نپرسید که پاسخ آن‌ها را می‌دانید و می‌خواهید چیزی را یادآوری کنید
هدفتان از پرسیدن شناخت بیشتر مراجعه‌کننده از خودش افکارش یا احساساتش باشد
برای این کار سؤال‌های باز بپرسید
سؤال‌های این بخش:
وقتی این یادداشت را در مورد پرسش قدرتمند مطالعه کردید در مورد نحوه پرسیدن خودتان چه چیزی را کشف کردید؟
با این کشفیات می‌خواهید چه‌کار کنید؟

طراحی سایت در همدان

مهارت سوم قدرتمندترین مدیر: مثل یک کوچ اعتماد ایجاد کن

رهبران باید بدانند که چگونه باید به‌طور مؤثر با کارمندان خودکار کنند و از این طریق به آن‌ها یاد می‌دهند که باهم همکاری کنند. یادگیری در مورد تفکر گروهی و پیدا کردن راهکارهایی که باعث تقویت یادگیری گروهی می‌شود، در هنگام آموزش مربیگری بسیار سودمند است. پایه و اساس این همکاری اعتماد است. اعتماد به معنی ایجاد یک محیط امن و حمایتی که باعث احترام و اعتماد متقابل مداوم است.
در زیر چند نکته درباره ایجاد رابطه مبتنی بر اعتماد می‌گوییم:
اعتماد و صمیمیت ایجاد کن با مراجعه‌کننده
به آینده و نگرانی‌های فرد واقعاً اهمیت بده و او این را ببیند در رفتار شما
از اقداماتی که همسو با اهداف او هست حمایت کن و تشویق کن به انجام اقدام ریسک‌پذیر
از شوخی استفاده کنید تا فضای جلسه پرنشاط و پرانرژی باشد
در شرایطی که او احساسی می‌شود خود را حفظ کنید
صداقت و درستی از خود نشان بدین
سؤال‌های این بخش:
در گذشته چه زمانی بوده است که شما توانستید یک رابطه مبتنی بر اعتماد با همکاران خود بسازید؟
چه‌کاری انجام داده بودید که این نتیجه را به دست آوردید؟

مهارت چهارم قدرتمندترین مدیر: مثل یک کوچ هدف تنظیم کن

منظور از هدف در اینجا اهداف کسب‌وکار یا اهداف تیم نیست بلکه هدف از این گفتگو است. هر جلسه یا گفتگو به اهداف مشخصی نیاز دارد، در غیر این صورت کارکنان احساس سردرگمی می‌کنند. یک مدیر باید بداند که چگونه می‌تواند اهداف SMART، قابل‌اندازه‌گیری و زمان محدود را تعیین کند تا کارمندان را برای فرایند یادگیری پاسخگو سازد.
موضوع این گفتگو چیست
هدف مراجع از این گفتگو چیست
چرا این هدف مهم است و به کدام ارزش وصل است
چگونه می‌فهمد به ای هدف رسیده
سؤال‌های این بخش:
وقتی این نکات را درباره اهمیت تنظیم هدف در گفتگوها خواندید، پررنگ‌ترین نکته‌ای که ذهنتان را مشغول کرد چه بود؟
چرا این نکته برای شما این‌قدر بااهمیت است که ذهنتان را مشغول کرده؟

مهارت پنجم قدرتمندترین مدیر: مثل یک کوچ همراه برای اقدام باش

فرض کنید بسیار آگاه هستیم و توانایی لازم و انگیزه هم داریم ولی هیچ اقدامی نکنیم آیا تصور می‌کنید که پیشرفتی به دست آید؟ البته که نه! بدون اقدام تغییری نیز به وجود نمی‌آید. یک کوچ توانایی این را دارد که به آنچه برای مراجع مهم است توجه کند و مسئولیت‌هایی به مراجع محول کند تا دست به اقدام بزند و به سمت اهدافش حرکت کند. این اصل کوچینگ می‌تواند یک ذهنیت برای مدیران هم باشد. همکار یا عضو تیم ما برای اینکه به اهدافش برسد باید چه‌کارهایی انجام بدهد و مسئولیت چه اقداماتی را بپذیرد در اینجا نکاتی که مرتبط با این مهارت است را معرفی می‌کنیم.
از او آشکارا درخواست کنید اقداماتی را برای رسیدن به اهدافش برنامه‌ریزی و اجرا کند
قبلاً چه‌کارهایی باید در این مورد انجام می‌داده است. از نتایج به‌دست‌آمده چه چیزی می‌فهمد
انضباط فردی او را تقویت کنید و یادآوری کنید خودش مسئول به نتیجه رساندن این اقدامات است
سؤال‌های این بخش:
از ۱ تا ۱۰ به خودتان چه نمره‌ای می‌دهید اگر ۱ به معنی این است که هیچ‌وقت همراه خوبی برای اقدامات همکارانتان نبودید و ۱۰ به معنی این است که بهترین همراه آن‌ها هستید که آن‌ها دست به حرکت بزنند؟
اگر به شیوه فعلی ادامه دهید ۵ سال دیگر به کجا می‌رسید؟
نقش یک مدیر ممکن است پیچیده‌ترین و چالشی‌ترین نقش‌ها در یک سازمان باشد. از طرفی یک مدیرمسئول عملکرد خود، عملکرد هر یک از کارکنانش است و از طرف دیگر پاسخگو در برابر نتایج سازمان می‌باشد. تبدیل‌شدن به یک مدیر توانمند بیشتر از هر چیز دیگری به تغییر ذهنیت نیاز دارد. تغییر ذهنیت به یک مدیر توسعه‌دهنده، یک مدیر در نقش یک کوچ یا یک رهبر. برای تغییر ذهنیت در مدیران دو مسیر وجود دارد اول اینکه مدیران با کوچ‌های قدرتمند در مورد مسائل و چالش‌هایشان کار کنند و راه دوم این است که خودشان با آموزش و تمرین مهارت‌های یک کوچ را به دست آورند. مهارت‌هایی که نقش آن‌ها را به نقش یک رهبر نزدیک می‌کند.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

۷ گام کلیدی برای توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان‌ها

۱۲ بازديد

هرروزه سازمان‌های بیشتری ارزش ایجاد و توسعه فرهنگ کوچینگ را درک می‌کنند؛ فرهنگی که به کارکنان در تمامی سطوح، فرصت رشد مهارت‌ها، تنظیم ارزش‌ها و رسیدن به اهداف حرفه‌ای‌شان را می‌دهد.
در فرهنگ کوچینگ، بیشتر اعضا از رویکرد کوچینگی در تعامل با همکاران، سهام‌داران و مشتریان خود و همچنین در زندگی روزمره‌شان استفاده می‌کنند. فرهنگ راستین کوچینگ، بر پایه به دست آوردن نتایج اثربخش، بهبود عملکرد و بیرون کشیدن توانایی‌های بالقوه افراد از درون آن‌ها، استوار است.
در این مقاله هفت گام مؤثر جهت شکل‌گیری و توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان‌ها ارائه می‌گردد.

آموزش کسب و کار در همدان

۱- فرهنگ کوچینگ در سازمان‌ها

برای ایجاد یک فرهنگ کوچینگ متعالی، می‌بایست یک ارزیابی جدی و دقیق از سازمان وجود داشته باشد. ارزیابی فرهنگ کوچینگ در سازمان‌، نقاط قوت و فرصت‌ها را نمایان کرده و به پیش‌بینی چالش‌های توسعه فرهنگ کوچینگ کمک می‌کند. به‌عنوان بخشی از ارزیابی، در ابتدا می‌بایست با افراد کلیدی سازمان مصاحبه نمود تا مشخص گردد:
• چه درکی از کوچینگ و کارکرد آن به‌صورت یکپارچه در سازمان‌ها وجود دارد؟ (به‌خصوص در حوزه مدیریت استعدادها و مدیریت عملکرد).
• در ۵ سال آینده چه شایستگی‌هایی در سازمان لازم است توسعه پیدا کند؟
• آیا آموزش و استفاده از خدمات کوچینگ در سیاست‌ها، برنامه‌ها و روش‌های اجرایی سازمان هدف‌گذاری شده است؟
اگر سازمان، به‌کارگیری رویکرد کوچینگ را آغاز نموده است؛ شناخت کلی از سازمان به‌منظور ارزیابی وضع موجود به شرح ذیل می‌بایست مدنظر قرار گیرد :
• چه تغییراتی در حال حاضر بایستی اعمال گردد و برای بهبود عملکرد سازمان چه سیستم‌هایی موردنیاز است؟
• کوچ‌های درون‌سازمانی و کوچ‌های خارج از سازمان چقدر مؤثر هستند؟
• آموزش‌ها و خدمات کوچینگ چگونه از دستیابی به اهداف و دستاوردهای سازمان پشتیبانی می‌کند؟
پس از ارزیابی فرهنگ کوچینگ در سازمان، یک برنامه عملیاتی خاص (نقشه راه) برای سازمان می‌بایست تنظیم نمود تا به کمک آن بتوان نسل بعدی رهبران سازمان را توسعه داده و اهداف سازمان را نیز محقق کرد.

مشاوره کسب و کار در همدان

۲- مقاومت در برابر تغییرات

اکثر سازمان‌ها اقدامات و تغییرات بسیاری را به‌طور هم‌زمان انجام می‌دهند و سرعت تغییرات در طی زمان‌های مختلف، متفاوت است. مقاومت در برابر تغییرات، به‌طور واضح و آشکار در سطوح مختلف سازمان وجود دارد و بیشتر افراد تغییر را دردناک تلقی می‌کنند. هنگامی‌که تغییر در سیستم‌های پیچیده، فرهنگ‌های متنوع و محیط‌های پرسرعت اجرا می‌شود، چالش‌ها افزایش می‌یابد و بیشترین زمان در فرایند اعمال تغییرات صرف همسو نمودن افراد می‌گردد. در زمان جاری‌سازی فرهنگ کوچینگ نیز مقاومت در برابر آن وجود دارد و اغلب به این صورت بیان می‌شود: “ما وقت برای کوچینگ نداریم” یا “مدیران ارشد ما نمی‌خواهند کوچ شوند.”
اینجا سؤال اساسی مطرح است: چگونه افرادی را که تمایل به تغییر ندارند؛ می‌توان همسو و همراه نمود؟ در اینجا لازم است مقاومت در برابر تغییرات را پذیرا بوده و آن را راهبری کرد؛ اما نه با اعمال فشار جهت اجرای تغییرات، بلکه با کنجکاوی نسبت به یافتن دلایل و مقاصد مقاومت در برابر آن تغییر. کمک به افراد برای بیان ترس‌ها و تمیز دادن احساساتشان از یکدیگر و همچنین شفاف‌سازی برداشت‌ها کمک می‌کند تا آن‌ها تغییرات را درک نموده و زمانی که کوچینگ را تجربه می‌کنند، خودشان نیز به سفیران توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان تبدیل شوند.
آنچه لازم است افراد سازمان بدانند؛ این است که کوچ‌ها نیامده‌اند تا به آن‌ها بگویند چگونه تغییر کنند. بلکه با گوش دادن و اعتقاد و اعتماد داشتن به هر یک از افراد سازمان، به آن‌ها کمک می‌کنند تا خودشان برای خودشان کشف کنند و به آگاهی برسند که اقدام بعدی برای انجام دادن کارها، در طی مسیر پیش رویشان چه می‌باشد؟

بیزینس کوجینگ

۳- بهره‌گیری از کوچ‌های برون‌سازمانی

استفاده از معیارهای بسیار دقیق برای انتخاب کوچ‌های برون‌سازمانی که قرار است در درجه اول با رهبران ارشد سازمان‌ها کار کنند؛ دارای اهمیت بسیاری است. برای این کار می‌بایست تیمی از کوچ‌های خارجی را که دارای اعتبار از مراجع معتبر، شناخت از فرهنگ‌سازمانی، هوش هیجانی و طیف گسترده‌ای از تجربه هستند، انتخاب نمود. چنانچه کوچ‌های برون‌سازمانی بتوانند تجربه بسیار عمیقی از کوچینگ را برای رهبران ارشد رقم بزنند، رهبران به‌نوبه خود متعهد می‌گردند تا کوچینگ را به‌عنوان یک استراتژی مؤثر در تمامی سیستم‌ها و تعاملات سازمان پشتیبانی کرده و خود نیز به‌عنوان یک کوچ ارشد داخلی در سازمان ایفای نقش داشته باشند.
کوچ‌های برون‌سازمانی از رهبران و مدیران ارشد سازمان‌ها پشتیبانی می‌کنند تا عملکرد شخصی و سازمانی خود را بهبود ببخشند. ازجمله این پشتیبانی‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• استفاده از ابزارهای ارزیابی برای تقویت نقاط قوت رهبری
• دستیابی به اهداف شخصی و اهداف رهبری
• ایجاد تیم‌های رهبری مشترک
• ایجاد یک برنامه بومی‌سازی شده مطابق با یک نقشه راه برای تحقق اهداف سازمانی
• رسیدگی به موانع و چالش‌های موجود
تحقیقات نشان داده است که 35% از مدیران ارشد اجرایی در 18 ماه اول انتصابشان شکست‌خورده‌اند و بسیاری از آن‌ها بر این باورند که نمی‌دانند چگونه باید حمایت و پشتیبانی لازم را در سازمان به دست بیاورند. کوچ‌های مدیران اجرایی (Executive Coach) ، ابزارهایی را برای حمایت از همه مدیران سازمان جهت ارتقا به سطوح بالاتر در اختیار دارند.

۴- توسعه کوچ‌های درون‌سازمانی

در صورت آموزش مهارت‌های کوچینگ به مدیران و رهبران سازمان و توسعه ظرفیت کوچ‌های داخلی، بسیاری از کارکردهای مورد انتظار از کوچ‌های برون‌سازمانی توسط کوچ‌های داخلی برآورده خواهد شد. ازآنجایی‌که مدیران و رهبران سازمان درک بهتری از فرهنگ، چشم‌انداز و علایق سازمان دارند زمانی که به‌عنوان یک کوچ داخلی ایفای نقش کنند، رویکردی پایدار و قابل‌دوام در زمان ایجاد تغییرات در سازمان به وجود خواهد آمد و میزان مشارکت، بهره‌وری و عملکرد نیز ارتقا خواهد یافت.
در فرایند انتخاب کوچ‌های داخلی نیز، افراد باقدرت تأثیرگذاری، انعطاف‌پذیری و سازگاری بالا، سفیران قدرتمندی برای استقرار فرهنگ کوچینگ در سطح سازمان خواهند بود. زمانی که رهبران و مدیران بخش‌های مختلف برای ارائه خدمات کوچینگ سازمانی کاندید می‌شوند؛ اعتبار و پایداری برنامه ایجاد و توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان را تقویت خواهند کرد.
بسیاری از سازمان‌ها می‌توانند با پرورش و توسعه کوچ‌های داخلی، به میزان ۷۰ درصد هزینه‌های کوچینگ را نیز کاهش دهند. اگرچه برای توسعه کوچ‌های درون‌سازمانی صرف زمان زیادی موردنیاز است؛ اما فواید آن بلندمدت بوده و به‌طور خلاصه توسعه فرهنگ کوچینگ روشی مقرون‌به‌صرفه برای جذب، توسعه و حفظ استعدادهای برتر در سازمان می‌باشد.

۵- توسعه و گسترش ظرفیت‌های رهبری

رهبرانی که از خدمات یک کوچ بهره می‌گیرند، احتمال ارتقا بیشتری دارند، جانشینان خود را توسعه می‌دهند و تعادل خوبی نیز میان کار و زندگی‌شان جاری خواهد بود. چنانچه این رهبران به‌عنوان کوچ‌های داخلی در سازمان به رسمیت شناخته شوند، ارزش و جایگاه بالاتری را نیز از آن خودشان خواهند کرد. برای توسعه رویکرد کوچینگ در بین رهبران، بهتر است برنامه‌های آموزشی آنان به‌گونه‌ای طرح‌ریزی گردد تا آنان فرصت یابند در همه بخش‌ها و سطوح مختلف سازمان، نقش یک کوچ را ایفا کنند. کوچینگ علاوه بر گسترش ظرفیت رهبری، بر نحوه برگزاری جلسات با افراد، مدیریت و سازمان‌دهی زمان و تعاملات روزمره آنان نیز اثرگذار است.

۶- همسوسازی رویکردها و خط‌مشی‌ها

ایجاد فرهنگ کوچینگ، فراتر از آموزش کوچینگ به افراد سازمان است. برای اطمینان از توسعه فرهنگ کوچینگ، بازنگری سیاست‌های سازمان حیاتی است. کدام‌یک از سیاست‌های منابع انسانی، برای ایجاد یک فرهنگ ایده‌آل کوچینگ هدایت‌گر بوده و کدام‌یک به تجدیدنظر نیاز دارند؟
• بازنگری‌های عملکرد: مهارت‌های کوچینگ در طول بازنگری‌های عملکرد، چگونه تقویت می‌شوند؟ مدیران برای ارائه بازخوردهای الهام‌بخش و افزایش میزان مشارکت فعال به چه نوع پشتیبانی نیاز دارند ؟
• شایستگی‌های کلیدی: سازمان در طی 5 سال آینده برای تحقق اهدافش چه شایستگی‌هایی را می‌بایست توسعه دهد؟ مهارت‌های کوچینگ در هر یک از این مهارت‌ها چگونه تنیده شده‌اند؟
• تنوع و گنجاندن: چه نوع سیاستی برای اطمینان از دسترسی همه افراد به خدمات کوچینگ و فرصت‌های توسعه در نظر گرفته‌شده است؟
• سیستم پاداش: آیا به‌کارگیری رویکرد کوچینگ در سازمان به‌عنوان بخشی از سیستم پاداش دیده‌شده است؟
• توضیحات شغلی: آیا در شرح شغل کارکنان به کوچینگ، منتورینگ و توسعه افراد به‌عنوان بخشی از شرح وظایف آنان اشاره‌شده است؟
• معیارهای انتخاب و ارتقاء: چگونه معیارهای انتخاب و ترفیع افراد استراتژی فرهنگ کوچینگ را تقویت می‌کند؟
تجزیه‌وتحلیل سیاست‌ها و رویه‌ها منجر به توصیه‌ها و برنامه عملی می‌شود.

طراحی سایت در همدان

۷- ارزیابی برنامه و اندازه‌گیری نتایج

سازمان هزینه‌های زیادی را صرف کوچینگ می‌کند؛ بازده این سرمایه‌گذاری چیست؟
رهبران، اغلب کوچینگ را به‌عنوان روشی ارجح برای توسعه در نظر می‌گیرند؛ زیرا کوچینگ، نه‌تنها قابلیت توسعه را افزایش می‌دهد بلکه، نوعی انسجام و یکپارچگی در سراسر سازمان ایجاد می‌نماید. سرمایه‌گذاری بر روی کوچینگ در حال افزایش است اما تعداد اندکی از سازمان‌ها به‌طور رسمی، روند کوچینگ را ارزیابی می‌کنند یا بازده سرمایه‌گذاری بر روی آن را اندازه‌گیری می‌نمایند.
در اینجا سؤالاتی مطرح است: برترین روش برای اندازه‌گیری نتایج و اثرات کوچینگ چیست؟ چه معیارهایی برای حمایت از توسعه فرهنگ کوچینگ، می‌بایست در نظر گرفته شود؟
برخی از نتایج مورد انتظار توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان‌ عبارت‌اند از:
• مهارت‌های پیشرفته رهبری توسعه‌یافته‌اند.
• چالش‌های کلیدی سازمان به‌صورت مشارکتی موردبررسی قرار می‌گیرند.
• مسئولیت‌پذیری افراد توسعه‌یافته است.
حال این نتایج را چگونه می‌توان در سطح سازمان موردسنجش قرار داد؟ به‌منظور ارزیابی اینکه سازمان چگونه فرهنگ ایده‌آل را ایجاد کرده و اهداف موردنظر خود را تحقق بخشیده است، می‌توان از معیارهای سازمانی زیر استفاده نمود:
• رفتارهای تغییریافته مانند: توسعه شایستگی‌ها و ایجاد روابط.
• دستیابی به اهداف مانند: اهداف شخصی، تیمی و سازمانی.
• خلاقیت گسترده مانند: توسعه محصولات یا خدمات.
• خدمات بهتر مانند: رضایت مشتری و رهبری صنعت.

زمانی که برای ایجاد و توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان‌ سرمایه‌گذاری می‌گردد، بازده و خروجی می‌تواند به روش‌های مختلفی اندازه‌گیری شود. به‌طور سنتی، بازگشت سرمایه دارای بالاترین میزان اهمیت در زمان پاسخگویی است. مواردی از قبیل: افزایش ارزش سهام، فروش، سهم بازار و میزان سودآوری.
متداول‌ترین روش ارزیابی موفقیت ایجاد و توسعه فرهنگ کوچینگ در سازمان، استفاده از سیستم ارزشیابی موجود در سازمان است و به دنبال آن اندازه‌گیری شاخص‌های کلیدی عملکرد، بازخورد 360 و فرم‌های دریافت بازخورد از کارمندان.
بااین‌حال ابتکار استفاده از رویکرد کوچینگ نیز خود کمک می‌نماید تا معیارهای کلیدی جهت سنجش میزان اثربخشی کوچینگ در هر سازمان به‌طور خاص شناسایی و شاخص‌های مترتب بر آن تعیین و اندازه‌گیری گردد. آنچه مهم است نتایج این ارزیابی و مدیریت آن در جهت تحقق اهداف سازمان است.
و اما اینک این فقط آغاز راه است …

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

کوچینگ کسب و کار چیست ؟ | آموزش کسب و کار در همدان

۱۸ بازديد

دریابید که چرا کوچینگ کسب و کار می‌تواند به ما در رشد، استفاده درست از زمان و بالا بردن بهتر منابع کمک کند.

ما به‌عنوان کارآفرینان، تلاش می‌کنیم جهان را به جهت دلخواه ببریم، ما سخت کار می‌کنیم و مصمم هستیم که خودساخته باشیم، بنابراین چرا باید به فردی نیاز داشته باشیم که به ما بگوید چه‌کار کنیم؟ آیا به همین خاطر نبود که ما در گام اول کسب و کار خود را شروع کردیم تا از این مسئله اجتناب کنیم؟

آموزش کسب و کار در همدان

من یکی از مدافعان سرسخت کوچینگ کسب و کار و کارآفرین هستم. درواقع من چندین منتور و کوچ شخصی طولانی‌مدت دارم که از این طریق به من در کسب و کار و چالش‌های زندگی کمک می‌کنند و این متخصصان ساخت دانش، بخش‌های ارزشمندی را به صاحبان کسب و کارهای کوچک ارائه می‌دهند. آن‌ها می‌توانند نقاط ضعف شما را مشخص کنند، مشاوره‌هایی بیرونی بدون غرض‌ورزی بدهند و شما در برابر اهدافتان پاسخگو نگه‌دارند.

کوچ‌های باتجربه رشد کسب و کار را در هر مرحله می‌بینند و چالش‌هایی که در هر مرحله به وجود می‌آید، می‌شناسند. برخی از کارآفرینان هرگز بعضی از این مسائل را نمی‌بینند زیرا احساس می‌کنند که کسب و کار خود را بهتر از هر فرد دیگری می‌شناسند یا فکر می‌کنند که باید همه‌چیز را درباره کسب و کار خود بدانند البته شکستن این غرور و کمک گرفتن برای بسیاری از این افراد می‌تواند دشوار باشد، بااین‌حال بسیاری از صاحبان کسب و کارهای کوچک شروع به دیدن ارزش‌های کوچینگ کسب و کار کرده‌اند و درنتیجه، می‌توانند از یکی از بزرگ‌ترین منابعی که در اختیارشان قرار دارد، استفاده کنند.

مشاوره کسب و کار در همدان

کوچینگ کسب و کار و آموزش

مطالعه جدیدی که از سوی Infusionsoft و Emergent Research انجام‌شده، به تعریف و دستیابی موفقیت‌های کسب و کارهای کوچک پرداخته و نشان می‌دهد که صاحبان کسب و کارهای کوچک از کوچینگ کسب و کار برای غلبه بر چالش‌ها استفاده می‌کنند. این مطالعه به بررسی 402 پاسخگوی آمریکایی دارای کسب و کارهایی با 2 تا 25 کارمند پرداخت و علاوه بر این، 26 مصاحبه عمقی با صاحبان/ مدیران کسب و کارهای موفق انجام شد. تقریباً تمام افراد مصاحبه شده استفاده از یک یا چند منبع از این منابع را برای غلبه بر موانع کسب و کار و چالش‌های شخصی گزارش کردند.

چندین عامل موجب استفاده از کوچینگ کسب و کار و آموزش شده است. کسب و کارها پیچیده‌تر شده و سرعت تغییرات افزایش‌یافته است. کسب و کارها به‌سوی کوچ‌های متخصص و آموزش تمایل پیداکرده‌اند به‌طوری حاضرند برای گرفتن راهنمایی و عبور سریع از مشکلات پیچیده هزینه کنند. دیگر زمانی برای «یادگیری حین انجام امور» یا حاشیه خطا برای «یادگرفتن از طریق اشتباهات» وجود ندارد.

استفاده و اهمیت رو به رشد فنّاوری نیز یکی از دلایل مهم استفاده از کوچینگ و آموزش است. همراهی با تغییرات فنّاورانه برای همه کسب و کارها بسیار دشوار است. داشتن مهارت‌های لازم برای استفاده موفقیت‌آمیز از فنّاوری‌های جدید فراتر از توانایی‌های بیشتر کسب و کارهای کوچک است. به همین خاطر است که همه صاحبان کسب و کارهای کوچک می‌گویند که برای استفاده از کوچینگ کسب و کار، مشاوران و برنامه‌های آموزشی هزینه می‌کنند.

پیشگامان، منتورینگ و معیارها

بیشتر صاحبان کسب و کارهای کوچکی که با آن‌ها مصاحبه کردیم، گفته بودند که از کوچ‌ها و منتورهای آزاد برای بهبود مدیریت و مهارت‌های رهبری استفاده کردند و این کار به آن‌ها دررسیدن به اهداف و پشت سر گذاشتن مشکلات و دشواری‌های تصمیم‌گیری کمک کرده بود.

آن‌ها همچنین گفته بودند که اغلب به منتورها و کوچ‌های آزاد برای حمایت عاطفی به‌خصوص زمان‌هایی که با تصمیم‌های دشوار روبه‌رو هستند، گرایش دارند.

چندین نفر از مصاحبه‌شونده‌ها به‌طور مشخص گفته بودند که کوچ یا منتور به آن‌ها در غلبه بر ترس استخدام اولین کارمندشان کمک کرده است. نکته جالب آن‌که شرکت‌های بزرگ‌تر هم از کوچ‌ها و منتور‌ها برای کمک به مدیرانشان برای بهبود مجموعه مهارت‌ها و کمک به تصمیم‌گیری‌ها استفاده کرده بودند. این شرکت‌ها به‌وضوح ارزش کوچ‌ها و منتور‌ها را درک می‌کنند و استفاده از آن‌ها را گسترش می‌دهند. صاحبان کسب و کارهای کوچک مصاحبه شده متوجه شدند که همه کوچ‌ها و منتور‌ها مؤثر نبودند یا ارزش پرداخت نداشتند. آن‌ها همچنین گفتند که کوچینگ خوب به‌شدت ارزشمند است و ارزشی بیش از سرمایه‌گذاری آن‌ها را در این زمینه‌ها به همراه داشته است.

بیزینس کویچنگ

سه دلیلی که شما به کوچینگ کسب و کار نیاز دارید:

  • رشد شخصی:

از مزایای افرادی که پیش از شما مسیر را رفته‌اند، استفاده کنید. چیزهای زیادی برای یادگرفتن از افرادی که پیش از ما آنجا بوده و این کار را انجام داده‌اند، وجود دارد. مطمئناً طی سال‌ها، بارها روش اداره کسب و کار ما تغییر پیداکرده است اما اصول اساسی و پایداری در هر کسب و کار موفق و سروکار داشتن با افراد به‌ویژه آن فردی که هرروز در آینه می‌بینید، وجود دارد. نباید برای کمک خواستن شرمنده شوید. هوشمندانه‌تر کارکنید، نه سخت‌تر.

  • زمانتان را صرفه‌جویی کنید:

شما آن‌قدر زمان ندارید که در صدر آخرین تغییرات در تبلیغات فیس‌بوک، PPC, SEO و مانند آن بمانید. با پیچیده‌تر شدن کسب و کارها و افزایش سرعت تغییرات با کمک یک کوچ یا منتور باتجربه، زمان و پول خود را پس‌انداز کنید.

  • استفاده از اهرم فنّاوری در کوچینگ کسب و کار:

امروزه بیش از هر زمان دیگری، فنّاوری‌های طراحی‌شده زیادی برای کسب و کارهای کوچک وجود دارد که این راهکارها می‌تواند زندگی و کسب و کار شما را متحول کند. مشکل این است که بیشتر صاحبان کسب و کارهای کوچک دانش و زمان لازم برای به‌کارگیری این ابزارها را ندارند؛ بنابراین از یک منبع متخصص برای کمک و موفقیت در این سفر استفاده کنید.

طراحی سایت در همدان

از کمک گرفتن نترسید. صاحبان موفق کسب و کارهای کوچک به دنبال استفاده از کوچ‌ها، منتور‌ها، آموزش و تربیت خود و کارمندانشان برای غلبه بر چالش‌ها و یادگیری مهارت‌ها و برخورد با پیچیدگی‌ها هستند. آن‌ها کمک گرفتن را به‌عنوان روشی برای بهبود خود و رقابت‌پذیری کسب و کارشان در نظر دارند.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

آیا برای موفقیت آماده هستید؟ | بیزینس کوچینگ

۷ بازديد

آیا برای موفقیت آماده هستید؟ ارل نایتینگل گفته است اگر فردی برای موفقیت خود آماده و مهیا نباشد، زمانی که فرصت به او رو می‌کند، او صرفاً یک احمق به نظر خواهد رسید!

حتماً بارها شنیده‌اید که گفته‌اند، خوشبختی اتفاقی است که در لحظه تلاقی «آمادگی» و «فرصت» رخ می‌دهد.

تنها زمانی که شما هزینه‌ی آمادگی برای موفقیت خود را پرداخت کرده باشید، در این حالت می‌توانید مزایا و منافع فرصت پیش‌آمده را از آن خود کنید.

مهم‌ترین نکته این است که: عمل «آماده شدن» سبب جذب فرصت‌ها به سمت شما می‌شود تا در زندگی خود پیشرفت کنید درست همانند آهنی که جذب آهنربا می‌گردد. شما هرگز چیز جدید ارزشمندی در زندگی نمی‌آموزید مگر اینکه به‌زودی شانس استفاده از این دانش و مهارت‌های جدید را در زندگی پیدا کنید و از آن برای پیشروی با سرعت بیشتر استفاده کنید.

آموزش کسب و کار در همدان

کارهایی هست که شما می‌توانید برای آماده شدن برای موفقیت، انجام دهید؛ تمام این فعالیت‌ها نیاز به «انضباط شخصی» و میزان بالایی از ایمان‌دارند. نیاز به انضباط شخصی دارند چون نرمال‌ترین و طبیعی‌ترین کاری که مردم انجام می‌دهند این است که انتظار دارند بدون آماده شدن موفقیت را به دست آورند! به‌جای صرف زمان و تلاش کردن برای مهیا شدن، برای پیدا کردن شانس‌هایشان پرسه می‌زنند، رادیو گوش می‌کنند، تلویزیون می‌بینند و سپس سعی می‌کنند آن را کار را سرهم‌بندی کنند و مردم را فریب دهند و خود را آماده‌تر ازآنچه واقعاً هستند، جا بزنند! و ازآنجاکه تقریباً همه افراد قادرند ورای ظاهر افراد را مشاهده کنند، فردی که آماده نیست به‌سادگی احمق و ناکارآمد به نظر می‌رسد!

ساعت طلایی

ما در جامعه‌ای بر پایه دانش زندگی می‌کنیم و دانش در هر زمینه‌ای تقریباً هر هفت سال، دو برابر می‌شود. این بدان معناست که شما باید دانش خود را در هر زمینه‌ای هر هفت سال دو برابر کنید تا در سطح ثابتی باقی بمانید.

شما هم‌اکنون به انتهای سطح دانش و مهارت خود رسیده‌اید؛ شما بااستعدادها و توانمندی‌های فعلیتان به سقف حرفه خود رسیده‌اید؛ اگر بخواهید که سریع‌تر و فراتر از اکنون حرکت کنید، باید به فعالی‌های خود برگردید و شروع به آماده کردن خود برای ارتفاع‌های بلندتر کنید. شما باید روزنامه را کنار بگذارید، تلویزیون را خاموش‌کنید، به‌طور مؤدبانه عذر خودتان را از یک سری گفتگوهای اجتماعی بی‌هدف بخواهید و روی خودتان کارکنید!

مشاوره کسب و کار در همدان

به عادت زودتر بیدار شدن از خواب و مطالعه‌ی روزانه ۳۰ تا ۶۰ دقیقه از مطالب ارتقادهنده، آموزشی و حاوی اطلاعات روی‌آورید.

«هنری وارد بیچر» گفته است: یک ساعت اول، رادار کل روز است. این ساعت معمولاً «ساعت طلایی» خوانده می‌شود. در این یک ساعت شما ذهن خود را برنامه‌ریزی می‌کنید و آهنگ عاطفی خود را برای تمام‌روز کوک می‌کنید؛

اگر شما صبح حداقل دو ساعت قبل از زمانی که موظفید سرکار باشید یا دو ساعت قبل اولین قرار ملاقات روزانه‌تان، بیدار شوید، ساعت اول را بامطالعه کتاب‌های خوب به‌جای روزنامه و مجله، مثل مصرف «پروتئین ذهنی» به‌جای «شیرینی‌های ذهنی»، صرف سرمایه‌گذاری روی ذهنتان کنید و روزتان با سیالیت و روانی بیشتری سپری خواهد شد؛ شما مثبت نگر تر و خوش‌بین‌تر خواهید شد. آرامش بیشتری خواهید داشت و با اطمینان تر و آرام تر خواهید بود.

با مطالعه سالم در ساعت اول هرروز به‌صورت همه‌روزه، احساس کنترل بیشتر امور و احساس سلامتی بیشتر خواهید داشت.

بیزینس کوچینگ

برای روزتان برنامه داشته باشید

کار دیگری که افراد بسیار موفق می‌کنند این است که برای کل روز برنامه‌ریزی می‌کنند و آماده می‌شوند.

آن‌ها تمام مسئولیت‌ها و وظایفی را که در طول ساعات آتی دارند را مرور می‌کنند. آن‌ها به‌دقت فهرستی از تمام فعالیت‌هایشان تهیه می‌کنند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند که انجام چه‌کارهایی بسیار ضروری است، چه‌کارهایی در درجه دوم اهمیت هستند و چه‌کارهایی اصلاً نباید انجام شوند مگر آنکه تمام‌ کارهای دیگر به اتمام رسیده باشند.

آن‌ها سپس خود را مقید می‌کنند که کار خود را با مهم‌ترین وظایف خود شروع کنند و در طول آن روز تا زمانی که آن وظایف به‌طور کامل انجام شوند آن‌ها را ادامه می‌دهند.

تمایل افراد با عمل‌گرایی اندک، به‌این‌علت است که آنچه تفریحی و آسان است قبل ازآنچه سخت و مهم است انجام دهند. افراد کم دستاورد همیشه دوست دارند کارهای کوچک را اول انجام دهند. آن‌ها به سمت وظایفی کشیده می‌شوند که کمترین ارتباط را به شغل یا امکانات آینده دارند؛ اما افراد پر دستاورد خود را مقید می‌کنند که از بالاترین سطح لیست وظایفشان شروع کنند و بدون پراکندگی و حواس‌پرتی، به ترتیب اهمیت روی فعالیت‌هایشان کار می‌کنند.

در هر کاری که انجام می‌دهید؛ آمادگی کلیدی است. اگر می‌خواهید برای موفقیت آماده باشید، باید بذرهایی را کاشته باشید که در ادامه بتوانید برداشت مورد انتظار خود را داشته باشید. کاری را بکنید که برنده‌ها می‌کنند: روی کاغذ فکر کنید. اعتقاد برنده‌ها را به خاطر بسپارید؛ «هر چیزی حائز اهمیت است»؛ هر کاری که می‌کنید یا شمارا به سمت اهدافتان پیش می‌برد، یا شما را از اهدافتان دور می‌کند. هر چیزی، یا کمکتان می‌کند یا شمارا می‌آزارد. هیچ‌چیز خنثی نیست. همه‌چیز مهم است.

مرد جوانی از یک تاجر موفق پرسید که چگونه می‌تواند سریع‌تر موفق شود. تاجر به او گفت که راز موفقیتش، «خوب بودن در حرفه‌‌اش» بوده است. اما مرد جوان ‌گفت که وی همین حالا هم در کارش «خوب» است. تاجر جواب داد:«پس بهتر شو!»

مرد جوان با حالت ازخودراضی گفت : «من همین حالا هم از خیلی از مردم بهتر هستم»؛ تاجر پاسخ داد: «پس بهترین شو!»

این‌ها سه تا از بهترین نصیحت‌هایی هستند که تاکنون شنیده‌ام: خوب شو، بهتر شو، بهترین باش!

سخنی از آبراهام لینکلن، زمانی که من ۱۵ سال سن داشتم، اثر شگرفی در زندگی من داشت؛ این سخنرانی‌ را درزمانی که او یک وکیل جوان در اسپرینگفیلد ایلینویز بود، ایراد کرد. او گفت: من تحصیل خواهم کرد و خود را آماده خواهم ساخت و یک روز، شانس به من رو خواهد کرد.

اگر مطالعه کنید و خود را آماده کنید، شانس شما هم روزی فرامی‌رسد. هیچ موفقیتی وجود ندارد که شما نتوانید با تلاش و کسب آمادگی به آن نرسید. همچنین چیزی وجود ندارد که بتواند شمارا متوقف کند جز اینکه آماده نباشید!

به پیام موجود در این شعر زیبا از هنری ودزورث لانگفلو فکر کنید؛

«آن بلندی‌ها که توسط مردان بزرگ فتح شدند و پایدار ماندند؛

با پرواز تصادفی فتح نشدند

بلکه زمانی که همراهان ایشان خواب بودند

آنان طول شب را به سمت اوج قله درمی‌نوردیدند»

به خاطر داشته باشید که آمادگی نیاز به انضباط شخصی دارد، چون تمایل طبیعی شما به این است که بیشتر و بیشتر کارهایی را انجام دهید که برایتان ساده‌ترند و همین‌طور اجتناب از کارهایی که از آن‌ها لذت نمی‌برید چراکه در این کارها در حال حاضر خوب نیستید!

نیاز به این ویژگی دارید که ضعف‌هایتان را درزمینه‌ای بخصوص بپذیرید تا به دنبال رفع این ضعف‌ها برای ارتقای سطح خود باشید؛ در این صورت است که این ضعف‌ها نمی‌تواند شمارا عقب نگه دارد. به‌بیان‌دیگر: یا خودتان را برای موفقیت آماده کنید … یا وقتی فرصت مناسب در زد، شبیه یک احمق به نظر برسید!

بیزینس کوچینگ در همدان

چیزی نیست که نمی‌دانید که …

چیزهایی که نمی‌دانید جلوی موفقیتتان را نمی‌گیرند؛ بلکه آنچه تصور می‌کنید نیازی به دانستن آن ندارید باعث آن می‌شود!

شاید شما هیچ‌وقت راجع به جزئیات روش‌های پول درآوردن برای یک سرمایه‌گذاری پر ریسک، مطالعه نکرده باشید… چون هیچ‌وقت به آن نیازی نداشته‌اید. ولی تابه‌حال چه تعداد ایده را نادیده گرفته‌اید فقط به این دلیل که «خیلی بزرگ» بوده‌اند یا «نیاز به پول زیادی داشته‌اند؟»

شاید اگر شما می‌دانستید که چطور سرمایه خطرپذیر را کسب کنید، این ایده‌ها کوچک‌تر یا دست‌یافتنی‌تر به نظر می‌رسیدند و این به شما اجازه می‌داد که به این ایده‌ها بپردازید!

شما نیاز ندارید هر موضوعی را عمیقاً یاد بگیرید؛ ولی از زمان استفاده کنید و به‌صورت سطحی هم که شده درباره چیزهایی که فکر می‌کنید نیازی به یادگرفتنشان ندارید بیاموزید. اگر در موقعیت عمیق‌تری قرار گرفتید آنگاه می‌توانید عمیق شوید.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

با این ۵ راز مهم، قانون ۸۰/۲۰ رو زندگی کن! | بیزینس کوچینگ

۱۱ بازديد

با این ۵ راز مهم، قانون ۸۰/۲۰ رو زندگی کن!: اکثر دوره‌های آموزشی و کتاب‌های پرفروش توسعه فردی و حتی ادیان بزرگ الهی، وعده می‌دهند که نتایج ناشی از تلاش فراوان بزرگ و جدی است. این توصیه برای افرادی که دستورالعمل آن را به‌دقت رعایت می‌کنند مفید است اما مشکل اینجاست که بیشتر افراد، این مسیر را نیمه‌تمام رها می‌کنند و شکست می‌خورند. تلاش موردنیاز بیش‌ازحد بزرگ است؛ آیا تابه‌حال این تجربه را داشتید؟ من که داشتم!

مشاوره کسب و کار در همدان

با این تفاسیر، فوق‌العاده است اگر می‌توانستیم راهی پیدا کنیم تا با تلاش کمتر، بیشتر دستاورد داشته باشیم. عشق بیشتر، خوشبختی بیشتر و موفقیت بیشتر.

ظاهراً چنین راهی وجود دارد و من آن را اتفاقی پیدا کردم. ماجرا ازاین‌قرار است که …

قانون علمی و اثبات‌شده‌ای وجود دارد که بیان می‌کند، حداکثر نتایج از حداقل تلاش‌ها به دست می‌آید. این قانون که به نام «اصل پارتو» نیز شناخته‌شده است، «قانون ۸۰/۲۰» نام دارد چون نشانگر این واقعیت است که ‌۸۰٪ نتایج از ۲۰٪ تلاش‌های ما حاصل می‌شود.

مشاوره کسب و کار در همدان

به‌عنوان‌مثال، ما ‌۸۰٪ از ایمیل‌هایمان را برای ۲۰٪ از مخاطبان دفترچه آدرسمان ارسال می‌کنیم. بیشتر از ‌۸۰٪ از مواقع، تنها ۲۰٪ از لباس‌هایمان را دوست داریم بپوشیم. تحقیقات پلیس نشان می‌دهد که ‌۸۰٪ تصادفات را عموماً ۲۰٪ از رانندگان رقم می‌زنند و تنها ۲۰٪ از تبهکاران، ‌۸۰٪ از جرائم را مرتکب می‌شوند. در کسب‌وکار، ‌۸۰٪ سود عمدتاً از ۲۰٪ از مشتریان و محصولات حاصل می‌شود.

یک روز درحالی‌که داشتم به این اصل کوچک مزاحم فکر می‌کردم، ناگهان این موضوع به ذهنم رسید: کسب‌وکارها مدت‌ها است به‌خوبی می‌دانند که با تمرکز بر روی ۲۰٪ فعالیت‌های کلیدی سازمان خود، می‌توانند جایگاه خود را به میزان قابل‌توجهی ارتقاء دهند، چرا مردم در زندگی روزمره نمی‌توانند همین کار را انجام دهند؟

به نظر می‌آید که ما هم می‌توانیم. ما می‌توانیم با تلاش کمتر، زندگی به‌مراتب بهتری داشته باشیم، اما این موضوع یک نکته دارد: راز مهم این است که قرار نیست ما در همهٔ امور کمتر تلاش کنیم، بلکه فقط کافی است اکثر کارهایی که برای ما آن‌چنان مفید واقع نمی‌شوند را کمتر انجام دهیم و آن چند کار محدودی که نتیجهٔ مطلوب ما را ایجاد می‌کنند را بیشتر انجام دهیم.

بیزینس کوچینگ

کلید قانون ۸۰/۲۰ تمرکز است. شما در همهٔ زمینه‌های زندگی می‌توانید امور محدودی که واقعاً برای شما مهم هستند را پیدا کنید و برای آن‌ها روش‌هایی را عملی کنید که بهترین نتیجه را برای شما داشته باشند. می‌توانید همه‌چیز و همهٔ امورتان را به دو بخش تقسیم کنید:

اول بخش بزرگ است، یعنی همان بخش هشتاددرصدی که انرژی زیادی می‌گیرد اما نتایج تأسف‌بار ایجاد می‌کنند، چه‌بسا گاهی کارها را خراب می‌کنند. این همان انبوه امور کم‌اهمیتی است که زندگی شمارا در خود غرق کرده است. می‌توانید این بخش بزرگ زندگی‌تان را «زیادِ بیهوده» بنامید.

دوم بخشی کوچک است، همان بیست درصد حیاتی که از چند کار مهمی تشکیل می‌شود که نتایج درخشان برای شما به بار می‌آورد، «کمِ حیاتی» ای که خوشبختی در زندگی را ایجاد می‌کند.

اگر متوجه شوید که هر موضوعی در کدام بخش قرار می‌گیرد، اعم از کارهایی که انجام می‌دهید، افرادی که ملاقات می‌کنید، افکاری که دارید و روش‌ها و تکنیک‌هایی که به کار می‌بندید، آن‌وقت می‌توانید کاری به‌شدت ساده و به طرز شگفت‌آوری اثربخش انجام دهید:

این در حالی است که دنیای مدرن توهم «نتایج بیشتر با زحمت بیشتر» القاء می‌کند. تقریباً همه فکر می‌کنند برای به دست آوردن دستاورد و موفقیت در زندگی، باید بیشتر کار کنیم، زمان بیشتر به کار تخصیص دهیم و حتماً فداکاری کنیم؛ اما در واقعیت، در کمال ناباوری و لذت، می‌توان فهمید که با کار کمتر می‌توان بیشتر نتیجه گرفت به شرطی که در زمینه‌های درست انجام شود. به‌عبارت‌دیگر، می‌توانیم با محدود کردن فعالیت‌ها و دغدغه‌ها به یک هستهٔ مرکزی کوچک و واقعی، پیشرفت کنیم.

روش‌های ساده و کم دردسر بسیاری در راستای فرآیند محدود کردن فعالیت‌ها وجود دارند تا بتوانید قانون ۸۰/۲۰ را اجرا کنید و منافع کاربردی فراوانی را در زندگی روزمرهٔ خود محقق کنید.

یکی از آسان‌ترین آن‌ها، «یافتن جزیرهٔ خوشبختی» است. به آخرین باری که واقعاً خوشحال بودید فکر کنید و سپس به‌دفعات قبل از آن. چه وجه مشترکی بین تمام این دفعات یا برخی از آن‌ها وجود دارد؟ آیا در محل خاصی با فردی خاص بودید؟ یا فعالیتی مشابه انجام می‌دادید؟ آیا مضمون مشترکی وجود دارد؟

من این مضمون‌های مشترک را «جزیره‌های خوشبختی» می‌نامم، چون آن‌ها در دریای زمان‌هایی خود را عیان می‌کنند که احوالات شما به‌طورکلی خوب نیست. حالا چگونه می‌توانید زمانی که در جزیره‌های خوشبختی خود سپری می‌کنید را چند برابر کنید؟ اگر به‌عنوان‌مثال این مدت یک‌پنجم از زمان شمارا تشکیل می‌دهد، چگونه می‌توانید آن را به یک‌سوم، نصف و یا حتی بیشتر تبدیل کنید؟

فعالیت‌های متعددی هستند که آن‌چنان خوشبختی برای ما ایجاد نمی‌کنند و درعین‌حال شناسایی آن‌ها خیلی کار دشواری نیست. به‌عنوان‌مثال، تحقیق در مورد افرادی که تلویزیون تماشا می‌کنند نشان داده است که تنها تعداد انگشت‌شماری از آن‌ها پس از دو ساعت یا بیشتر تماشای تلویزیون گفته‌اند که حالشان خوب است. معمولاً آن‌ها به میزان خفیفی افسرده می‌شوند.

شما عمدتاً به چه‌کارهایی مشغول هستید که احساس رضایت ناچیزی در پی‌دارند؟ چه‌کارهایی را صرفاً از سر وظیفه انجام می‌دهید؟ اگر به انجام رساندن وظیفهٔ موردنظر با لذت ناچیزی همراه است، به چه میزانی سودمند هستید؟ وقتی ما احساس رضایت و خوشبختی داریم، این حس را به زندگی اطرافیان خود نیز جاری می‌کنیم و زمانی که با احساس بدبختی سپری می‌کنیم برای هیچ‌کس سودمند نیستیم.

یکی دیگر از رازهای زندگی کردن بر اساس قانون ۸۰/۲۰، «تنظیم لیست کارهایی است که نباید انجام دهیم». به این فکر کنید که چه چیزی واقعاً برای شما مهم است و در زندگی شما ارزش ایجاد می‌کند و سپس به‌سادگی هرآن چه ارزشمند نیست و حس خوبی برای شما ایجاد نمی‌کند را دیگر انجام ندهید.

همچنین شما باید نسبت به زمان خود «منحصربه‌فرد» رفتار کنید. آرام باشید. یک ساعت در روز را به فعالیتی که از آن لذت می‌برید اختصاص دهید. هرازگاهی موبایل خود را خاموش‌کنید تا کمتر در دسترس همگان باشید. ایمیل‌ها و موبایل‌ها باعث شده‌اند تا برقراری ارتباطات بیهوده بسیار آسان شود. از آن‌ها به‌عنوان ابزار استفاده کنید و نه افسار زندگی‌تان. تا جایی که منجر به اخراج شما زا سازمان نمی‌شود از شرکت در جلسات و رخدادهایی که استعدادهای شما را شکوفا نمی‌کند خودداری کنید. تمام زمان‌های پرت خود را اصلاح کنید تا بتوانید مدت بیشتری را برای خودتان، برای افرادی که برای شما مهم هستند و فعالیت‌هایی که در زمرهٔ بخش «کمِ حیاتی» هستند صرف کنید.

یکی از عادات اساسی افراد موفق این است آن‌ها «در زمان حال زندگی می‌کنند». یک‌لحظه درنگ کنید و به این موضوع فکر کنید که چه چیزی بیهوده‌تر از نگرانی است، آن‌هم نگرانی در مورد گذشته؟ اگر فقط یک لحظه از این زمان نگرانی را صرف اقدامی در زمان حال کنید، خواهید یافت که چه سرمایه‌گذاری بزرگی انجام داده‌اید. مراقب زمان‌هایی باشید که در مورد موضوعی در گذشته به فکر فرومی‌روید یا نگران آینده هستید. خود را محدود به لحظهٔ حال کنید و به این موضوع بیندیشید که چگونه می‌توانید از آن بیشترین فایده و لذت را ببرید.

شاید بیش از همه این موضوع حائز اهمیت باشد که برای «رشد و ارتقاء، لذت بردن و تأمل بر روابط مهم زندگی‌تان» زمان کافی صرف کنید. زندگی با روابط ما با دیگران معنا می‌یابد.

به قول جورج سند: «تنها یک حس خوشبختی در دنیا وجود دارد، عاشق بودن و معشوق بودن»

روانشناس شهیر، کارل یونگ نیز چنین گفته است: «برای اینکه خود واقعی‌مان باشیم، به دیگران نیاز داریم»

 بیزینس کوچینگ در همدان

در رأس همهٔ این موضوعات، کیفیت و کمیت روابط ما در زندگی نیاز به بررسی دقیقی دارد. به‌عنوان‌مثال، باوجوداینکه ممکن است شما دوستان زیادی داشته باشید، اما در مقایسه با اعضاء خانواده‌تان، مرگ کدام‌یک از آن‌ها شمارا حقیقتاً ویران خواهد کرد؟ آن‌ها دوستان واقعی شما هستند، همان بیست‌درصدی که هشتاد درصد از معنا و ارزش زندگی شمارا تشکیل می‌دهند. با سپری کردن زمان‌های دوستی خود با این افراد معدود، بیشترین فایده نصیب شما خواهد شد. پس تلاش کنید زمان بیشتری با دوستان نزدیک خود بگذرانید و تحت هر شرایطی بیشتر آن‌ها را ملاقات کنید.

طبیعتاً مهم‌ترین رابطه در زندگی، با فردی است که انتخاب می‌کنید به او عشق بورزید. این تنها رابطه‌ای است که بیشترین تأثیر را در خوشبختی و حس رضایت از زندگی شما خواهد داشت. بااین‌حال، بسیاری از افراد تمرکز بسیار زیادی بر خانه و خودرویی که می‌خواهند بخرند دارند و به‌طور حیرت‌آوری در انتخاب همراه زندگی خود بی‌توجه هستند.

اگر در حال حاضر در رابطهٔ عاطفی‌ای هستید، قاطعانه تصمیم بگیرید که یا آن را پایان دهید یا به آن صد در صد متعهد باشید. هر تصمیم میانه‌ای در این خصوص منجر به احساس نارضایتی شما خواهد شد.

روزی دوست خردمندی به من گفت: «همه ما باهم متفاوت هستیم و موضوعاتی که برای من مهم نیستند، اغلب برای همسرم بسیار مهم است و بالعکس.» چنانچه به رابطهٔ عاطفی خود کاملاً متعهد هستید، بر روی معدود موضوعات حیاتی‌ای که برای همراه شما مهم است متمرکز شوید. کاری که خودتان می‌پسندید انجام دهید را به همراه خود تحمیل نکنید. ممکن است برای همسر شما بسیار مهم باشد که شما به‌موقع به خانه برسید، یا اینکه مورد اعتماد باشید، یا انتظار داشته باشد برخی مواقع او را با دسته‌گلی سورپرایز کنید، یا ترجیح دهد در پروژه‌هایش از او حمایت کنید و یا مایل باشد زمان‌های خوشی را باهم بگذرانید. آن ۲۰٪ موضوعات حیاتی که می‌توانید برای او انجام دهید تا تفاوت و تأثیر هشتاددرصدی در رابطهٔ شما محقق شود را شناسایی کنید و بیشترین زمان و انرژی خود را روی آن‌ها صرف کنید.

داشتن زندگی شاد و سرشار از حس رضایتمندی آن‌چنان دشوار نیست. تمام این توصیه‌ها کاملاً اثبات‌شده‌اند و رعایت کردن هیچ‌کدام خیلی سخت نیست. اگر زندگی سخت است «که در اغلب موارد این‌گونه است» به این دلیل است که ما اصول اولیه‌ای که بیشتر آن‌ها نیز غریزی و درونی هستند را فراموش کرده و آن را بیش‌ازحد پیچیده می‌کنیم. با سعی و تلاش بیش‌ازحد، انجام معدود کارهایی که باعث خشنودی خودمان و عزیزانمان می‌شود را عملاً غیرممکن می‌سازیم.

موفقیت و آرامش نه‌تنها دشمن یکدیگر نیستند بلکه اتفاقاً مانند دو روح در یک بدن هستند. دستاوردها و احساس رضایت از زندگی، از صداقت با خود و هرس کردن علف‌های هرز آن، محقق می‌شوند. اگر جسارت نقض روش‌های مرسوم همیشگی را داشته باشید و متفاوت زندگی کنید، می‌توانید کمتر کارکنید، کمتر نگران باشید، بیشتر موفق شوید، بیشتر لذت ببرید و انسان‌های مهم زندگی خود را به‌مراتب خشنودتر سازید.

معدود عادات حیاتی که زندگی‌تان را متحول می‌کند

ما عادت‌های فراوانی داریم. بیشتر آن‌ها ما را راضی و کامیاب نمی‌کنند؛ اما تعداد کمی ازاین‌گونه‌اند. از میان لیست ذیل، پنج عادت را انتخاب کرده و اطمینان حاصل کنید آن‌ها را همیشه انجام خواهید داد:

عادت: ورزش روزانه
نتیجه: سلامتی را ارتقاء داده، حالتان را جا می‌آورد و ظاهری جذاب‌تر خواهید داشت.

عادت: تمرین‌های روزانه ذهنی
نتیجه: شما را هشیار نگه می‌دارد، هوش شما را ارتقاء می‌دهد و لذت تفکر را افزایش می‌دهد.

عادت: انجام یک کار خیر در هرروز
نتیجه: احساس خشنودی شما را افزایش می‌دهد، همچنین آنان که کمک شما را دریافت می‌کنند.

عادت: توجه و عشق وزیدن به معشوق خود هرروز
نتیجه: رابطهٔ عاطفی شما مستحکم می‌گردد و همراه خود را خشنود می‌کنید.

عادت: بذل و بخشش به دوستان
نتیجه: روابط را عمیق‌تر می‌کند و حس خوبی به شما می‌دهد.

عادت: لذت همیشگی تن‌آسایی هرروز، دو ساعت یا بیشتر
نتیجه: تجدیدقوا و انرژی و حفظ سلامتی

عادت: هرگز دروغ نگفتن
نتیجه: ایجاد اعتماد و اعتلای شهرت شما

عادت: تصمیم بر اینکه هرگز نگران نباشید: یا اقدام کنید و نگران نباشید یا اقدام نکنید و نگران نباشید
نتیجه: آرامش ذهنی و تلاش کمتر

عادت: پرسش همیشگی از خود: «چگونه می‌توانم با تلاش کمتر، نتایج بیشتر کسب کنم؟»
نتیجه: پیشرفت شگفت‌آور در همهٔ زمینه‌ها

پنج راز بزرگ زندگی بر اساس قانون ۸۰/۲۰:

۱- جزیره‌های خوشبختی خود را پیدا کنید.

۲- لیست کارهایی که نباید انجام دهید را تهیه کنید.

۳- مدیریت زمان مخصوص به خودتان را داشته باشید.

۴- در زمان حال زندگی کنید.

۵- روابط مهم زندگی خود را رشد دهید.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

راهنمای بیزینس کوچینگ | بیزینس کوچینگ در همدان

۱۲ بازديد

راهنمای بیزینس کوچینگ

بیزینس کوچ چه‌کارهایی انجام می‌دهد؟

راهنمای بیزینس کوچینگ : بیزینس کوچ همانند کوچ‌ها و منتورها عمل می‌کنند. آن‌ها شمارا در مهارت‌های لازم برای موفقیت کسب‌وکارتان کوچ می‌کنند همچنین به‌عنوان یک منبع اطلاعاتی برای پاسخ به سؤالاتی در خصوص آنچه برای موفقیت باید انجام داد، خدمت می‌کنند.

مشاوره کسب و کار در همدان

مانند سایر کوچ‌ها، بیزینس کوچ‌ها هم برای روشن کردن استعداد، شفاف‌سازی اهداف، هدایت تصمیمات و هر آنچه برای اطمینان از اینکه شما و کسب‌وکارتان در مسیر موفقیت است، کار می‌کنند.

بیزینس کوچ‌ها کارشان را با یادگیری چیزهایی که می‌تواند در مورد برند شما باشد شروع می‌کنند، از بیانیه ارزش و مشتریان هدف گرفته تا چالش‌های پیش رو و فراتر از آن.

آموزش کسب و کار در همدان

وقتی بیزینس کوچ همه‌چیز را در خصوص پیشنهاد‌ها و سیستم‌های کسب‌وکارتان آموخت در مرحلهٔ بعد قصد دارد که بیشتر در مورد چشم‌انداز و اهداف شرکت شما اطلاعات کسب نماید.

همان‌طور که هر کسب‌وکار منحصربه‌فرد است، چشم‌انداز صاحبان کسب‌وکار نیز منحصربه‌فرد است و هر بیزینس کوچ باید بداند که آیا می‌خواهد درآمد کسب‌وکار شما و خانواده‌تان را به میزان قابل‌توجهی افزایش دهد یا اینکه کسب‌وکار شمارا به یک کسب‌وکار چند میلیون دلاری تبدیل کند.

بیزینس کوچینگ در همدان

در اقدام بعدی بیزینس کوچ برای تعیین اهداف پرمنفعت و دست‌یافتنی شما کار می‌کند.

این اهداف از اهدافی است که شما برای رشد مؤثر و رسیدن به چشم‌اندازتان لازم است به دست آورید.

پس از تعیین اهداف، بیزینس کوچ برای رسیدن به اهداف به کمک شما می‌آید و در تعیین استراتژی‌ها و تهیه برنامه عملیاتی برای به جلو راندن کسب‌وکارتان به‌منظور رسیدن به اهداف شمارا یاری می‌کند، همچنین او به شما کمک می‌کند تا در این راه چالش‌های پیش رو را مدیریت نمایید.

طراحی سایت در همدان

در طی این فرایند، بیزینس کوچ‌ها به‌عنوان منبعی باارزش از اطلاعات و بینش منحصر به کسب‌وکار برای شما خواهند بود.

اداره یک کسب‌وکار غالباً مانند یافتن چیزی در تاریکی است به امید اینکه بتوانید عاقبت آنچه را که می‌خواهید بیابید

 

در قیاس بیزینس کوچ مانند یک چراغ‌قوه عمل می‌کند.

 

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

آموزش کسب و کار در همدان | رقبا

۱۱ بازديد

 

آموزش کسب و کار در همدان

آموزش کسب و کار در همدان : وارن بافت یکی از ثروتمندترین افراد بورسی دنیاست. ایشون گفتن در طول روز 99 تا پیشنهاد خوب رو رد می‌کنم تا به یک پیشنهاد عالی بله بگم، این یعنی استراتژی.

استراتژی از بچگی یار دوقلو داشته و اون یار رقیب هست. مهم ترین رقیب آدم کی میتونه باشه؟

رقیب

رقیب

وقتی اسم رقیب میاد آدم یاد همسایه کناری کسب و کارش می‌افته یا اقوام که دارن کار مشابه رو انجام میدن ولی اصلا اینطور نیست.

مشاوره کسب و کار در همدان

مهم ترین رقیب هر انسانی مخصوصا در مسیر کسب و کار فقط خودشه.

آموزش کسب و کار در همدان

چیو باید نابود بکنی که موفق بشی؟ طرز تفکر قبلی رو.
زندگی و کسب و کار امروز تو، نتیجه طرز تفکری هست که تا الان داشتی.
از کجا باید شروع بکنی؟ باید از خودت شروع کنی.


کلیپ کامل این قسمت رو از طریق این لینک ببینید.

برای دیدن همه کلیپ‌های ما به صفحه آپارات مهراز سر بزنید.


برای ارتباط راحت تر پیج اینستاگرام مهراز رو دنبال کنید.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

انواع کوچینگ چیست | بیزینس کوچینگ در همدان

۱۵ بازديد

۱۵ نوع کوچینگ:

کوچینگ فرآیندی است که با توجه به نیازهای افراد در موقعیت‌ها و محیط‌های مختلف ارائه می‌شود. کوچینگ عموماً روش‌هایی به‌منظور کمک کردن به دیگران برای رشد، پیشرفت، یادگیری مهارت‌های جدید، یافتن موفقیت فردی، دست‌یابی به اهداف و مدیریت تغییر در زندگی و چالش‌های شخصی است. انواع کوچینگ معمولاً بر نگرش‌ها، رفتار، مهارت‌ها و دانش، اهداف و آرزوهای شغلی و همچنین بر توسعه جسمی و فکری متمرکز است.
انواع کوچینگ در موقعیت‌های مختلفی ارائه می‌شود:
کوچینگ در سازمان‌ها در کنار آموزش و منتورینگ و خارج از سازمان‌ها مانند انواع کوچینگ فردی که معمولاً به‌وسیله کوچ‌های حرفه‌ای یا بخش‌هایی که خدمات کوچینگ عرضه می‌نمایند انجام می‌شود.
کوچینگ ازنظر رسمیت و ساختار نیز انواع مختلفی دارد. به‌عنوان‌مثال:
جلسات کوچینگ می‌تواند خیلی غیررسمی و بدون ساختار و یا رسمی و با ساختار و یا ترکیبی از دو حالت گفته‌شده برگزار شود.
برخی از انواع کوچینگ به شرح زیر می‌باشد:

۱-بیزینس کوچینگ (کوچینگ کسب‌وکار) | Business coaching:

کوچینگ کسب‌وکار همیشه به‌صورت فردی یا گروهی به‌منظور دستیابی به اهداف سازمانی انجام می‌شود.

۲-کوچینگ مدیران اجرایی | One on One Coaching for Executives:

کوچینگ فرد با فرد به‌طور فزاینده‌ای به‌عنوان راهی برای ارتقاء مدیران اجرایی به‌منظور رشد مهارت‌های جدید، بهبود عملکرد، غلبه بر انحراف و کسب آمادگی برای پیشرفت استفاده می‌شود. جلسات کوچینگ در سطح اجرایی و همسو با اهداف سازمان اغلب منجر به بهبود در نتایج کسب‌وکار می‌شود.
کوچینگ مدیران اجرایی اغلب توسط کوچ‌های خارج از سازمان در مدت‌زمان توافق شده یا تعداد جلسات درخواستی کوچینگ انجام می‌شود.

۳. کوچینگ فردی/زندگی | Personal/Life Coaching:

کوچ فردی/زندگی به افراد در کسب آگاهی، شفاف نمودن اهداف فردی و اولویت‌بندی آن، شناخت بهتر افکار، احساسات و انتخاب‌های خود، انجام اقدام مناسب برای تغییر زندگی، رسیدن به اهداف و احساس رضایت‌مندی بیشتر کمک می‌نماید.

۴. کوچینگ شغلی | Career Coaching:

کوچ شغلی به افراد کمک می‌نماید تا آنچه را از شغل خود می‌خواهند و به آن نیاز دارند بشناسند، سپس تصمیم بگیرند و اقدام‌های مناسب برای رسیدن به اهداف شغلی هم‌راستا با بخش‌های دیگر زندگی‌شان انجام دهند.

۵- کوچینگ گروهی | Group Coaching:

کوچ‌های گروهی با افراد در گروه کار می‌کنند. تمرکز این نوع کوچینگ می‌تواند از توسعه رهبری تا توسعه شغلی، مدیریت استرس تا تیم‌سازی باشد. کوچینگ گروهی مزایای کوچینگ فردی را با منابع گروهی ترکیب می‌نماید و افراد از یکدیگر یاد می‌گیرند و در چارچوب گروه تعامل دارند.

۶-کوچینگ عملکرد | Performance Coaching:

کوچ‌های عملکرد به کارمندان در هر سطحی کمک می‌نمایند تا الزامات شغلی، شایستگی‌های موردنیاز برای رسیدن به الزامات، شکاف در عملکرد فعلی (با عملکرد مطلوب) و فرصت‌های بهبود عملکرد خود را بهتر بشناسند. سپس کوچ‌ها با کارمندان، روسای آن‌ها و افراد دیگر در محیط کار، برای از بین بردن شکاف‌های عملکردی، تدوین برنامه اقدام به‌منظور پیشرفت حرفه‌ای کارمندان کار می‌نمایند.

۷- کوچینگ رهبران جدید | Newly Assigned Leader Coaching:

کوچ‌ها به افرادی که به‌تازگی برای نقش رهبری انتخاب یا استخدام‌شده‌اند کمک می‌نمایند که در مسیر حرکت کنند. هدف از این کوچینگ شفاف نمودن مؤلفه‌های کلیدی رهبری، مسئولیت‌های مهم نقش جدید آن‌ها، رسیدن به اهداف در ماه‌های اول بعد از نقش جدید و راه‌های هماهنگ نمودن تیمی که آن را رهبری خواهد نمود با سازمان است. تمرکز اصلی این نوع کوچینگ کمک به رهبران جدید به‌منظور شناخت اهداف کسب‌وکار و رسیدن به آن می‌باشد.

۸- کوچینگ رابطه | Relationship Coaching:

کوچ رابطه به دو یا چند نفر برای ایجاد، تغییر یا بهبود تعاملات آن‌ها کمک می‌نماید. موضوع جلسه کوچینگ می‌تواند رابطه کاری، فردی یا موضوعات دیگر باشد.

۹- کوچینگ توسعه‌‌| High-Potential or Developmental Coaching:

کوچ با سازمان‌ها به‌منظور توسعه پتانسیل افرادی که برای آینده سازمان، کلیدی هستند یا بخشی از برنامه جانشینی سازمان می‌باشند کار می‌نماید. تمرکز کوچینگ بر ارزیابی، توسعه شایستگی یا برنامه‌ریزی حمایتی و اجرای پروژه‌های استراتژیک می‌باشد.

۱۰- کوچینگ برنامه‌ریزی توسعه | Coaching to Provide Feedback Debriefing and Development Planning:

سازمان‌هایی که از فرآیندهای بازخورد ۳۶۰ یا ارزیابی استفاده می‌کنند اغلب از کوچ‌ها برای کمک به کارکنان به‌منظور درک و تفسیر نتایج ارزیابی و یا بازخورد کمک می‌گیرند، به‌علاوه، کوچ‌ها با افراد جهت تصمیم‌گیری‌های شغلی، برنامه‌ریزی توسعه حرفه‌ای بر اساس نتایج بازخورد و ارزیابی و داده‌های مربوطه کار می‌کنند.

۱۱-کوچینگ رفتاری هدفمند | Targeted Behavioral Coaching:

کوچ‌هایی که کوچینگ رفتاری هدفمند را ارائه می‌دهند به افراد کمک می‌کنند تا رفتارها یا عادات خاص را تغییر دهند یا روش‌های جدید و مؤثرتری را برای کار و تعامل با دیگران بیاموزند. این نوع کوچینگ اغلب به افرادی کمک می‌کند که در مشاغل فعلی خود بسیار موفق هستند و یا مسئولیت‌های جدیدی به ایشان سپرده‌شده است و نیاز به تغییر در رفتارهای خاصی دارند.

آموزش کسب و کار در همدان

۱۲- کوچینگ میراث | Legacy Coaching:

کوچ میراث به رهبرانی که در حال بازنشسته شدن هستند کمک می‌نماید تا تصمیم بگیرند چه چیزی را می‌خواهند برای دیگران به‌جا گذارند، همچنین کوچ درباره نحوه گذر و خروج از نقش رهبری به او کمک می‌نماید.

۱۳- کوچینگ جانشینی | Succession Coaching:

کوچینگ جانشی به ارزیابی کاندیداهای احتمالی برای سمت‌های مدیریت ارشد کمک می‌نماید و آن‌ها را برای ارتقا به نقش‌های بالاتر آماده می‌کند. این نوع کوچینگ ممکن است در هر سازمانی که در رده‌های رهبری خود رشد و یا جابجایی رادارند، مورداستفاده قرار گیرد، به‌ویژه در مشاغل خانوادگی برای حفظ اداره شرکت بسیار مفید است. ازآنجاکه ارزیابی اغلب بخشی از این روش، مداخله‌ای است، تعیین شفاف انتظارات و قوانین برای محرمانه بودن اطلاعات، ضروری است. ممکن است لازم باشد در برخی از شرکت‌ها برای ارزیابی و کوچینگ از افراد جداگانه‌ای استفاده شود

۱۴-کوچینگ مهارت‌های ارتباطی/ارائه | Presentation/Communication Skills Coaching:

این نوع کوچینگ به افراد کمک می‌نماید تا نسبت به نحوه ادراک دیگران و اینکه دیگران چرا این ادراک را نسبت به آن‌ها دارند، خودآگاهی به دست آورند. مراجعین روش‌های جدیدی برای تعامل با دیگران می‌آموزند. استفاده از ضبط ویدئو با بازخورد به مراجعین کمک می‌نماید تا خود را از نگاه دیگران ببیند. کوچ به آن‌ها کمک می‌نماید تا با تغییر کلمات، نحوه بیان این کلمات و زبان بدن مورداستفاده برای انتقال پیام‌های موردنظر خود، روش برقراری ارتباط را تغییر داده و بر دیگران تأثیرگذارند.

مشاوره کسب و کار در همدان

۱۵- کوچینگ تیمی | Team Coaching:

یک یا چند کوچ تیمی با رهبر یا اعضای یک تیم برای رسیدن به مأموریت، چشم‌انداز، استراتژی و قوانین تعهد به یکدیگر کار می‌نماید. رهبر و اعضای تیم ممکن است به‌صورت فردی برای تسهیل جلسات تیمی و تعاملات دیگر، ایجاد کارایی گروه به‌عنوان تیم با عملکرد بالا و رسیدن به اهداف تیمی، کوچ شوند. احتمالاً شما بر اساس نیاز، انواع کوچینگ را ارائه خواهید کرد. من مطابق تجربه‌ام رهبران را در ۵ سطح، کسب و کار-سطح سازمانی، سطح رهبری، سطح تیمی، سطح مهارت‌های بین فردی و سطح فردی کوچ می‌نمایم.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز

مراجعان شما چگونه می توانند شما را در تعیین قیمت خدمات خود یاری دهند؟ | مشاوره کسب و کار در همدان

۱۱ بازديد

قیمت‌گذاری کوچینگ زندگی، حداقل برای من به عنوان یک کوچ تازه کار، کمی چالش برانگیز بوده است. به خاطر دارم که در مورد این موضوع به یک تله کلاس گوش می دادم و شنیدم که کوچ های زندگی باید حداقل 200 دلار در ساعت هزینه دریافت کنند. در صحبت با کوچ های دیگر، به نظر می رسد که این قیمت نشان دهنده تجربه حرفه ای کوچ و توان مالی مراجع آنها است. احساس کردم که وجود ساختاری برای قیمت‌گذاری نادیده گرفته می شود. بودن در سمت بانکدار، مفهوم بازگشت سرمایه (ROI) را برای من بسیار آشنا ساخته است. به همین دلیل است که در نظر من قیمت‌گذاری تجارت یا کوچینگ اجرایی آسان تر است.

مشاوره کسب و کار در همدان

در زمینه توسعه تجارت یا رهبری، کوچینگ تأثیر قابل ملاحظه ای بر روی خطوط پایینی دارد و می تواند به صورت مالی اندازه گیری شود. بهبود افزایشی خط پایین را می توان با سرمایه گذاری انجام شده در کوچینگ برای محاسبه بازده سرمایه (ROI) تقسیم کرد. در کوچینگ زندگی، “خط نهایی” می تواند زندگی شادتر و پر از رضایت همراه با آرامش و هماهنگی بیشتری باشد. اگرچه این نتایج عالی است، اما آنها معمولاً از طریق گزارش دهی شخصی مراجع ثبت می شوند و به صورت مالی اندازه گیری نمی شوند. این موضوع سنجش بازگشت سرمایه (ROI) را دشوارتر می‌کند.

آموزش کسب و کار در همدان

خبر خوب این است که کوچ ها در پرسیدن سوال عالی هستند. سوالات به مراجعان کمک می‌کند تا ایده ها را روشن کنند، فرضیات را آزمایش کنند، با استعاره ها بازی کنند و موقعیت ها را کوچک و بزرگ کنند. یکی از سوالات مورد علاقه من این است که “آینده ایده آل چگونه به نظر میرسد؟

آینده ایده آل مراجع و یک پرسش قدرتمند!

“کلمه “ایده آل” ذهن مراجع را برای انواع مختلف فرصت ها باز می‌کند. معمولاً پس از اینکه مراجع تصویری از آینده ایده آل خود ترسیم کرد، کوچ با طرح سوالی اورا همراهی کرده و به او در جهت نزدیک شدن مرحله به مرحله به آن تصویر کمک میکند. من مدتی از همه موارد بالا آگاه بودم ولی اخیراً توانسته ام یافته های خود را کنار هم بچینم و تصمیم گرفتم موارد زیر را در جلسه آزمایشی اخیر خود امتحان کنم. بعد از اینکه مراجع در توصیف جزئیات احتمالی آینده ایده آل خود عمیق شد، من پرسیدم: “این برای شما چه ارزشی دارد؟”

بیزینس کوچینگ

به طور معمول، ما در بعد ارزش مالی به زندگی خود فکر نمی‌کنیم. تا زمانی که با شرایطی مانند باج گیری یا جراحی حیاتی روبرو نشویم، قبل از صرف هزینه در مواردی که تاثیر زیادی برای بهبود زندگی ما دارند شک میکنیم. خرید ویتامین یا ثبت نام در باشگاه در لیست اولویت های همه نیست. ممکن است استدلال شود که عضویت در سالن بدنسازی به زمان و هزینه نیاز دارد و این ممکن است خوشایند نباشد. انبوهی از شواهد جمع آوری شده در طی سی یا چهل سال گذشته که حاکی از فواید ورزش منظم هستند نیز کمکی نمی‌کند. عضویت در سالن بدنسازی هنوز یک فروش سخت است. فرهنگ رضایت فوری جای زیادی برای تفکر طولانی مدت باقی نمی گذارد، چه رسد به سرمایه گذاری مالی که نیازمند زمان و تلاش است و نتیجه را نیز تضمین نمی‌کند.

سرمایه گذاری در تحصیلات دانشگاهی یا صندوق بازنشستگی مدت بیشتری قبل از کوچینگ وجود داشته است. شاید، با فکر کردن در مورد چگونگی فروش این سرمایه گذاری ها، درمی یابیم که کوچ ها در هنگام فروش خدمات خود چه کارهای متفاوتی می توانند انجام دهند. در همین راستا ، من مایلم بقیه مکالمه خود با یک متقاضی را با شما به اشتراک بگذارم. بیایید او را جان صدا کنیم.

طراحی سایت در همدان

نمونه مکالمه یک کوچ و مراجع در خصوص قیمت گذاری خدمات کوچینگ

من: آینده ایده آل برای شما چه ارزشی دارد؟

جان: بسیار گرانبها است!

من: پس می گویید  1،000،000 دلارمی تواند یک معامله باشد؟

جان: بله ، اما من این مقدار پول را ندارم!

من: ما در مورد هزینه صحبت نمی‌کنیم، ما در مورد ارزش صحبت می‌کنیم.

جان: آه، می بینم. بله ، با 1،000،000 دلار سودمند خواهد بود.

من: بگذارید بگوییم در 12 ماه آینده شما فقط یک چهارم راه آینده ایده آل خود را بدست می آورید ، یعنی 250،000 دلار. هنوز اینجایی؟

جان: بله ، هستم.

من: همانطور که قبلاً برای شما توضیح داده ام، در کوچینگ، مراجع بیشتر کارها را انجام می دهد. به همین دلیل من فقط 2 درصد 250،000 دلار از شما هزینه می گیرم.

جان: 2 درصد؟ این 5000 دلار است!

من: بله ، 5000 دلار 2 درصد از 25 درصد چیزی است که واقعاً گرانبها است!

جان ، پس از یک مکث: خوب ، وقتی این طوری بیان می‌کنید ، منطقی است …

در نهایت ، این مکالمه منجر به دریافت 30 درصد هزینه بالاتر از آنچه قبلاً دریافت می کردم شد. احساس می کردم که با این متقاضی خاص در مسیر درستی قرار دارم. در هفته های بعدی ، متوجه شدم که وقتی قیمت کوچینگ زندگی توسط مراجع زیر سوال می رود، دعوت از مراجع برای ارزش گذاری زندگی خود ممکن است جواب دهد.

 

سایت اصلی : آکادمی مهراز